شعر عاشقانه

گزیده بهترین اشعار کوتاه و بلند شاعران معروف ایرانی

شعر درباره عشق از اشعار ناب پارسی

۴,۹۸۴ بازديد

شعر درباره عشق از اشعار ناب پارسی است. شاعر بسته به اینکه عابد و عارف باشد یا عاشق و شیدای معشوق زمینی، به عشق معانی متفاوتی در شعر می بخشد. گزیده شعر عشق را از شاعران گذشته و امروز بخوانید.
 

شعر درباره عشق در بیشتر دیوان‌های شعری به چشم می‌خورد. عشق به محبت بیش از اندازه گفته می‌شود و هر یک از شاعران بسته به روحیات و جهان‌بینی خود یکی از معانی عشق را در شعر خود به کار گرفته اند که نگاه‌های متفاوت آنها باعث تقسیم عشق به روحانی، الهی، حقیقی، مجازی، آسمانی و زمینی شده است. در دوره معاصر شعر عشق بیشتر به عشق زمینی تعبیر می‌شود. نمونه های متنوع و گوناگون شعر در مورد عشق در ادبیات پارسی را در ستاره بخوانید.

 

گزیده اشعار سنتی درباره عشق

آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست

نابوده به که بودن او غیر عار نیست

در عشق باش که مست عشقست هر چه هست

بی کار و بار عشق بر دوست بار نیست

گویند عشق چیست بگو ترک اختیار

هر کو ز اختیار نرست اختیار نیست

عاشق شهنشهیست دو عالم بر او نثار

هیچ التفات شاه به سوی نثار نیست

عشقست و عاشقست که باقیست تا ابد

دل بر جز این منه که به جز مستعار نیست

تا کی کنار گیری معشوق مرده را

جان را کنار گیر که او را کنار نیست

آن کز بهار زاد بمیرد گه خزان

گلزار عشق را مدد از نوبهار نیست

آن گل که از بهار بود خار یار اوست

وآن می که از عصیر بود بی‌خمار نیست…

مولانا

گلچین شعرهای مولوی در مورد عشق

۴,۹۵۴ بازديد


در این مطلب گزیده ای از شعر های عاشقانه بسیار زیبا از شاعران مختلف را گرداوری کرده ایم. شعر عاشقانه را می توانید در قالب یک پیام کوتاه به عشق زندگیتان بفرستید و یا با خواندن این اشعار عاشقانه به یاد یار خود باشید. با خواندن این شعرهای عاشقانه حس امید و عشق در شما تقویت می شود.

در این قسمت شهرهای کوتاه و بلند عاشقانه را از شاعران مختلف مشاهده می کنید.

تک بیتی عاشقانه استاد شهریار

ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

******

فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز
خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز
در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم
پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز

زیباترین شعر عاشقانه نو

شتاب مکن
که ابر بر خانه‌ات ببارد
و عشق
در تکه‌ای نان گم شود
هرگز نتوان
آدمی را به خانه آورد
آدمی در سقوط کلمات
سقوط می‌کند
و هنگام که از زمین برخیزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف می‌کند
آدمی را توانایی
عشق نیست
در عشق می‌شکند و می‌میرد
احمدرضا احمدی