تا به حال شده بخواهید صمیمیترین دوست خود را با خواندن شعری خوشحال کنید یا برای دادن کارت پستال به دوست خود ندانید که داخل کارت چه چیزی بنویسید؟ ما در این مطلب تعدادی از زیباترین شعر برای دوست صمیمی آماده کردیم تا تقدیم به دوستان صمیمی خود کنید.
شعری برای دوست خوب
دل بستهام از همه عالم به روی دوست
وز هر چه فارغیم، بهجز گفتگوی دوست
ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی
اِلّا به موی دلکش و روی نکوی دوست
باغ بهشت کائن همه وصفش کنند نیست
جز جلوهای ز صحن مصفای کوی دوست
گلهای باغ با همه شادابی و نشاط
خار آیدم به دیده نبینم چو روی دوست
یک موی یار خویش به عالم نمیدهم
ما بستهایم رشته جان را به موی دوست
بر ما غم زمانه زهر سو که رو کند
مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست
ما جز رضای دوست تمنا نمیکنیم
چون آرزوی ماست همه آرزوی دوست
احمد شهنا
شعر در مورد دوستی و رفاقت
~~~~~✦✦✦~~~~~
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش ست چون دوست در اوست
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست
مولانا
شعر در مورد دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی
ابوسعید ابوالخیر
شعر راجع به دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است
جایی برای کینه دشمن نمانده است
اظهری کرمانی
شعر دوستانه کوتاه
~~~~~✦✦✦~~~~~
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی است
بهروز یاسمی
شعر در وصف دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان…
مولوی
شعر درباره دوستی و رفاقت
~~~~~✦✦✦~~~~~
دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ
دوستی تلفیق شعور من و توست
دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا
دوستی حس عجیبیست میان من و تو
شعر در باب دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان من ست
روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
شعر کوتاه و زیبا در مورد دوست و یار
~~~~~✦✦✦~~~~~
با دوست عشق زیباست با یار بیقراری
از دوست درد ماند و از یار یادگاری
شعر کوتاه درباره دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
«خانه دوست کجاست؟»
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
«نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر به در میآ رد
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او میپرسی
خانه دوست کجاست؟»
سهراب سپهری
شعر برای دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
عاقبت گر عمری باشد ماندگار / میگذارم این سخن را یادگار
مینویسم روی کوه بی ستون / زنده باد یاران خوب روزگار
شعر نو برای دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
رفـاقت را جـای عشـق در دلـم سپـردم تـا بـا یـاد دوسـت
از درد هیــچ عشـقی نسـوزم
بـه سلامتـی هـر چـی رفیـق بـامرام
شعری برای دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
ای دوست به خدا دوری تو دشوار است
بی تو از گردش ایام دلم بیزار است
بی توای مونس جان، دل ز غمت میسوزد
دل افسرده من طالب یک دیدار است
تک بیت برای دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی
ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی
شعر برای دوستان خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
بگیرید زنجیرم ای دوستان
که پیلم کند یاد هندوستان
دلا خیز و پائی به میخانه نه
صلائی به مستان دیوانه ده
شعر در مورد دوستی و رفاقت
~~~~~✦✦✦~~~~~
بتا هلاک شود دوست در محبت دوست
که زندگانی او در هلاک بودن اوست
مرا جفا و وفای تو پیش یکسان است
که هر چه دوست پسندد به جای دوست نکوست
مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زاده ست
دو روح در بدنی چون دو مغز در یک پوست
هر آنچه بر سر آزادگان رود زیباست
علیالخصوص که از دست یار زیبا خوست
دلم ز دست به در برد سرو بالایی
خلاف عادت آن سروها که بر لب جوست
به خواب دوش چنان دیدمی که زلفینش
گرفته بودم و دستم هنوز غالیه بوست
چو گوی در همه عالم به جان بگردیدم
ز دست عشقش و چوگان هنوز در پی گوست
جماعتی به همین آب چشم بیرونی
نظر کنند و ندانند کآتشم در توست
ز دوست هر که تو بینی مراد خود خواهد
مراد خاطر سعدی مراد خاطر اوست
سعدی
شعر در مورد دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
دوست واژه است
واژهای که از لب فرشتهها چکیده است
دوست نامه است
نامهای که از خدا رسیده است
نامه خدا همیشه خواندنی است
توی دفتر فرشتهها
واژه قشنگ دوست
ماندنی است
راستی دلت چقدر
آرزوی واژههای تازه داشت
دوست گلات رسید
واژه را کنار واژه کاشت
واژهها کتاب شد
دوستت همان دعای توست
آخرش دعای تو
مستجاب شد
عرفان نظر آهاری
شعر برای دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
دل من دیر زمانی ست که میپندارد
«دوستی» نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز،
ساقه ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آن که روا میدارد
جان این ساقه نازک را
دانسته
بیازارد
در زمینی که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار
هر سخن، هر رفتار،
دانههایی ست که میافشانیم
برگ و باری ست که میرویانیم
آب و خورشید و نسیمش «مهر» است
گر بدان گونه که بایست به بار آید
زندگی را به دلانگیزترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بینیازت سازد، از همه چیز و همه کس
زندگی، گرمی دلهای به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز
دانهها را باید از نو کاشت
آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
خرج میباید کرد
رنج میباید برد
دوست میباید داشت
با نگاهی که در آن شوق برآ رد فریاد
با سلامی که در آن نور ببارد لبخند
دست یکدیگر را
بفشاریم به مهر
جام دلها مان را
مالامال از یاری، غمخواری
بسپاریم به هم
بسراییم به آواز بلند:
شادی روح تو
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه، عطر افشان
گلباران باد
فریدون مشیری
شعر زیبا در مورد دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
سعدی
شعر کوتاه راجع به دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
نداند دوست از دشمن گل از خار
برش یکسان بود تسبیح و زنار
ز لذتهای عٰالم گر کنم یاد
بجز خون جگر چشمم مبناد
شعر برای دوست صمیمی
شعر برای دوست صمیمی
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
فروغ فرخزاد
شعر درباره دوری از دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
تک بیتی شعر برای دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف// لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
شعر برای خوشحالی دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
لبخند تو را چند صباحی است ندیدم
یک با دگر خانه ات آباد بگو سیب
شعر در وصف دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
ای دوست به دوستی قرینیم تو را
هر جا که قدم نهی زمینیم تو را
مولانا
شعر دوستی کوتاه
~~~~~✦✦✦~~~~~
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
ابوسعید ابوالخیر
شعر درباره دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
همه ذرات جان پیوسته با دوست
همه اندیشه ام اندیشه اوست
نمی بینم به غیر از دوست اینجا
خدایا این منم یا اوست اینجا ؟
فریدون مشیری
شعر زیبا برای دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
شعر برای دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
من از تو جز تو نخواهم، که در طریقت عشق
بغیر دوست تمنا ز دوست، رسوائی است
عجب نمک به حرامی است دور از تو رضی
که با وجود خیالت به تنگ تنهائی است
شعر در مورد دوستی
~~~~~✦✦✦~~~~~
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستانم بنشینند آرام
گل بگو، گل بشنو
هر کسی میخواهد
داخل خانه پر مهر و صفا مان گردد
یک سبد بوی گل سرخ به ما هدیه کند
شرط وارد گشتن
شستشوی دلها
شرط آن
داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
به درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم:
ای یار
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست
نیلوفر عاکفیان
شعر برای دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخود آگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
هر کجا هستی دوست، دست حق همراهت…
شعر برای دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش
خویش را غیر مینگار و مران از در خویش
شعر در مورد دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
با غبار راه معشوق است راز آفتاب
خاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست
حسین منزوی
شعر راجع به دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
عشق آمد و گرد فتنه بر جانم بیخت
عقلم شد و هوش رفت و دانش بگریخت
زین واقعه هیچ دوست دستم نگرفت
جز دیده که هر چه داشت بر پایم ریخت
شعر دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
گلی را که دیروز
به دیدار من هدیه آوردی ای دوست
دور از رخ نازنین تو
امروز پژمرد
همه لطف و زیبایی اش را
که حسرت به روی تو می خورد و
هوش از سر ما به تاراج می برد
گرمای شب برد
صفای تو اما گلی پایدار است
بهشتی همیشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بی خزان
گل تا که من زنده ام ماندگار است
فریدون مشیری
شعر دوستی
~~~~~✦✦✦~~~~~
تا چند کنی بر گذر عمر حوصله ای دوست
بشتاب و بگیر دامن این قافله ای دوست
دنیا همه پوچ و باطل و بی معناست
مگذار بیفتد بین من و تو فاصله ای دوست
شعر دوست خوب
~~~~~✦✦✦~~~~~
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
حافظ
شعر زیبا برای دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
بود درد مو و درمانم از دوست
بود وصل مو و هجرانم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست
جدا هرگز نگردد جانم از دوست
دو بیتی برای دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
دلم از دست تو دایم غمینه
ببالین خشتی و بستر زمینه
همین جرمم که مو ته دوست دیرم
که هر کت دوست دیره حالش اینه
شعر در مورد دوست
~~~~~✦✦✦~~~~~
ز سنگ جور تو بی مهر و بی وفا ای دوست
دلم شکسته شد اما چه بی صدا ای دوست
منم که یک سر مویت به عالمی ندهم
ولی تو دادهای آسان ز کف مرا ای دوست
تو قدر دوست چه دانی که هست گوهر عشق
به پیش چشم تو بی قدر و بی بها ای دوست
منم چو گوهر رخشان میان گوهریان
چو گوهری نشناسی مرا چرا ای دوست
کمال عشق بود اعتماد و یکرنگی
به سوء ظن مشکن رونق صفا ای دوست
من از تو شکوه به بیگانگان نخواهم برد
که آشنا نکند شکوه ز آشنا ای دوست
شکایت از تو به جایی نمیبرد طلعت
پذیرد آنچه که باشد تو را رضا ای دوست
طلعت بصاری
شعر زیبا برای دوست صمیمی
~~~~~✦✦✦~~~~~
ای دوست بیا دلداده باشیم
برای یکدگر چون باده باشیم
نیاید ساعتی یادم نباشی
امید این دل شادم نباشی
فراموشم نکن یاد تو هستم
بدان تنها دلم را بر تو بستم